برای مهار مؤثر هوش مصنوعی، باید اطمینان حاصل کنیم که هوش مصنوعی به نیازمندترین افراد خدمت میکند و همه کشورها – نه فقط کشورهای شمال جهان – میتوانند از مزایای توسعه آن بهرهمند شوند.
متن حاضر ترجمه ای است از:
Can AI help us achieve the SDGs? www.sdg-action.org
هوش مصنوعی و دستیابی به توسعه پایدار
نگاهی به اهمیت و تاثیر هوش مصنوعی بر دستیابی به توسعه پایدار

یلدا دنیایی مبرز
مترجم
پژوهشگر
اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
تندباد هوش مصنوعی[1] همچنان در صدر اخبار قرار دارد و در همه چیز، از اتومبیلهای خودران گرفته تا پزشکی شخصی سازی شده[2]، نویدبخش پیشرفت های انقلابی است. اما در میان این هیاهو، یک پرسش اساسی مطرح است: آیا هوش مصنوعی می تواند به ابزاری قدرتمند برای مقابله با برخی از مهم ترین چالش های توسعه در جهان تبدیل شود؟ به طور بالقوه پاسخ مثبت است؛
در صورت استفاده مناسب، هوش مصنوعی می تواند پیشرفت به سمت اهداف توسعه پایدار[3] را به طور قابل توجهی تسریع نماید. این ۱۷ هدف بلند پروازانه که بوسیله سازمان ملل متحد تعیین شده است، ریشه کنی فقر تا مقابله با تغییرات اقلیمی را در بر میگیرد و هدف اصلی این اهداف، دستیابی به آینده ای پایدارتر برای همه است. بیایید با هم بررسی عمیقتری داشته باشیم و ببینیم که چگونه می توان از هوش مصنوعی برای ایجاد تغییر استفاده کرد.
مقابله با تغییرات اقلیمی (هدف 13 توسعه پایدار)
مقابله با تغییرات اقلیمی می تواند از طریق هوش مصنوعی به طور چشمگیری تقویت شود. مدل سازی اقلیمی یکی از حوزه هایی است که هوش مصنوعی آشکارا پیشرفت های سریعی را در آن ممکن ساخته است. طرح های پیچیده مدل سازی اقلیمی مانند «زمین مقصد»[4] به رهبری آژانس فضایی اروپا، درک عمیق تری از سیستم اقلیمی سیاره ما ارائه می دهند. ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند FireAId که بوسیله مجمع جهانی اقتصاد ارائه شده است، به پیش بینی آتش سوزی ها کمک می کند و امکان انجام اقدامات و واکنش های مؤثرتر را فراهم می کند. بنابراین هوش مصنوعی با تجزیه و تحلیل حجم وسیعی از داده ها، می تواند به محققان و سیاست گذاران کمک کند تا راه حل های مؤثرتری را در زمینه کاهش و سازگاری با تغییرات اقلیمی ارائه دهند.
تحول در مراقبت های بهداشتی و آموزش (اهداف ۳ و 4 توسعه پایدار)
حوزه آموزش شاهد افزایش استفاده از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای یادگیری شخصی سازی شده[5] است. این سیستم های هوشمند می توانند به عنوان آموزگاران مجازی عمل کنند و با متناسب سازی تجربیات یادگیری با نیازهای فردی هر دانش آموز، به مربیان و دانشآموزان در امر آموزش کمک کنند. این امر نه تنها نیازهای آموزشی دانش آموزان را برآورده می کند و سبک های مختلف یادگیری را پوشش می دهد، بلکه می تواند به بهبود مشارکت و نتایج تحصیلی دانش آموزان نیز منجر شود.
این رویکرد یادگیری، به ویژه در کشورهای کم درآمد و با مناطقی با منابع محدود، می تواند اهمیت درخور توجهی داشته باشد و به توقف محدودیت دسترسی به آموزش در مقیاس محلی، ملی و بین المللی کمک کند. به طور مشابه، در حوزه مراقبت های بهداشتی، هوش مصنوعی از طریق ارائه تصاویر تشخیصی برای بیماری هایی مانند سرطان، انقلابی در تشخیص ایجاد کرده است. هوش مصنوعی می تواند حجم عظیمی از داده های بیمار را مدیریت کرده و تشخیص های سریع تر و دقیق تری را امکان پذیر کند. علاوه بر این، «پوشیدنی های»[6] مبتنی بر هوش مصنوعی و دستگاه های پزشکی شخصی سازی شده می توانند به طور بالقوه منجر به مدیریت بهتر سلامت و بهزیستی بیماران شوند.
ریشه کنی فقر (هدف 1 توسعه پایدار)
هوش مصنوعی روش های نوآورانه ای را برای ارزیابی مؤثرتر فقر ارائه می دهد. فناوری های جدید برای شناسایی دقیق تر مناطق فقیرنشین، قادر به تجزیه و تحلیل حجم عظیمی از داده ها از منابع مختلف مانند ماهواره ها، تلفن های همراه و سوابق مالی دیجیتال افراد هستند. این امر، همراه با سیستم های هوش مصنوعی برای پیش بینی وضعیت اجتماعی-اقتصادی جمعیت های بالقوه آسیبپذیر، امکان هدف گذاری بهتر برنامه های حمایت اجتماعی را برای دسترسی به نیازمندترین افراد، فراهم می کند.
یک رویکرد مشترک: آشکار کردن ارتباطات و نظارت بر پیشرفت
پتانسیل هوش مصنوعی فراتر از پرداختن به اهداف فردی است. همچنین می تواند به ما در شناسایی پیوندهای حیاتی بین مسائل به ظاهر متفاوت، کمک کند و به نوبه خود سیاست گذاری های مؤثرتری را ارائه دهد. برای مثال، تکنیک های یادگیری ماشین به امکان ترسیم نقشه دارایی خانوار بر اساس تغییرات دمای روزانه در بیش از ۱۳۰ کشور با درآمد کم و متوسط کمک کرده اند. این امر رابطه معناداری بین این دو متغیر نشان داده است و موید آن است که تغییرپذیری بالاتر دما منجر به فقر بیشتر می شود. این امر، حوزه کاملی از سیاست گذاری، پیرامون بیمه ریسک اقلیمی را برای افراد آسیبپذیر در برابر تغییرات دما و سایر شوک های اقلیمی ایجاد می کند – چیزی که اگر هوش مصنوعی امکان ایجاد ارتباط بین این متغیرها را فراهم نمی کرد، ممکن بود نادیده گرفته شود. همچنین، فوریت بیشتری را برای پرداختن به تغییرات اقلیمی در سطح بین المللی به عنوان راهکاری برای مقابله با فقر جهانی ایجاد می کند.
هوش مصنوعی علاوه بر تسریع پیشرفت به سمت اهداف توسعه پایدار، می تواند نقش حیاتی در نظارت بر پیشرفت نیز ایفا کند و به تصمیم گیری های سیاستی، بسیار نزدیک تر به زمان واقعی کمک کند. به عنوان مثال، تکنیک هایی مانند سنجش از راه دور که شامل تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده بوسیله ماهواره ها و سایر پلتفرم های هوایی است، می تواند با هوش مصنوعی ترکیب شود تا جنگل زدایی را مشخص کند یا مثلا داده های مربوط به ساختمان ها را جمع آوری کند و خسارات پس از بلایا را ارزیابی کند. این امر امکان درک جامع تر و به هنگام تر از پیشرفت به سمت اهداف زیست محیطی را فراهم می کند. هوش مصنوعی همچنین از تکنیک های پیشرفته مدل سازی آماری مانند «تخمین منطقه کوچک» پشتیبانی می کند. این امر امکان تخمین های جزئی برای معیارهایی مانند فقر را با هزینه بسیار کمتر و با فراوانی بیشتر نسبت به روش های سنتی برای ما فراهم می کند. این بدان معناست که سیاست گذاران می توانند پیشرفت به سمت اهداف خاص را با دقت بهتر و بیشتری پیگیری کنند و تصمیمات مبتنی بر داده بگیرند.

هیچ راه حل جادویی وجود ندارد
اگرچه هوش مصنوعی پتانسیل عظیمی را به ما ارائه می کند، اما مهم است که چالش های مرتبط با پیاده سازی آن را نیز بپذیریم. چندین مسئله وجود دارد که می تواند پیشرفت به سوی دستیابی به اهداف توسعه پایدار را کند و در بدترین حالت، آن را خنثی و بی اثر کند. در رابطه با مدل سازی یکسری خطرات کلی وجود دارد که ممکن است با استفاده از فناوری های هوش مصنوعی تشدید شوند. به عنوان مثال، تمرکز بودجه و زیرساخت ها در کشورهای ثروتمندتر ممکن است به این معنی باشد که مدل ها (مانند مدل هایی که آب و هوا را پیش بینی می کنند) و خروجی های آن ها سوگیری داشته باشند و به سمت اهداف مؤسسات در شمال جهان متمایل و متمرکز شوند.
علاوه بر این، صرف نظر از توازن قدرت از نظر فناوری، همچنان نیاز به درک سوگیری در مدل های از پیش آموزش دیده وجود دارد. همچنین در وهله اول به داده های بیشتر «دنیای واقعی» برای آموزش مدل ها نیاز است. همچنین ما باید سطوح عظیم مصرف انرژی مرتبط با مدل های بزرگ هوش مصنوعی و فناوری های مدرن (مانند بلاکچین) را در نظر بگیریم. چون اگر به نحوی کاهش نیابند، این موضوع به استفاده از هوش مصنوعی در مقابله با تغییرات اقلیمی طعنه خواهد زد.
به همین ترتیب، برای اهداف آموزشی، هوش مصنوعی به فناوری ای متکی است که ممکن است در کشورهای کم درآمد در دسترس نباشد. به این ترتیب، ممکن است باعث افزایش نابرابری ها شود که در آن فقط دانش آموزان کشورهای ثروتمندتر از یادگیری شخصی سازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی بهره مند می شوند. ملاحظات اخلاقی در مورد حریم خصوصی و امنیت داده ها نیز بسیارحائز اهمیت است، به خصوص هنگام مواجه با اطلاعات شخصی حساس – به عنوان مثال در حوزه مراقبت های بهداشتی. برای اطمینان از جمع آوری، ذخیره و استفاده مسئولانه از داده ها، باید سیاست ها و مقرراتی وضع شود.
نکته مهم این است که این مقررات باید در سراسر مرزهای کشور از نظر دامنه یکسان باشند. در نهایت، تضمین شفافیت در تصمیم گیری در جهانی که سیاست ها به طور بالقوه بوسیله شواهد مبتنی بر هوش مصنوعی پشتیبانی می شوند، مسلماً به مراتب مهم تر است. به عنوان مثال، وقتی صحبت از هدف قرار دادن حمایت اجتماعی می شود، استفاده از هوش مصنوعی (شاید برای مدل سازی سطح فقر) می تواند به طور ویژه مشکل ساز باشد. ممکن است شاهد اثر «جعبه سیاه»[7] باشیم که در آن خانوارهایی که برای حمایت اجتماعی انتخاب نمی شوند، قادر به پی بردن علت آن نیستند.
مسیر پیش رو: عاقلانه حرکت کنید.
نقش سیاست گذاران و تأمین کنندگان مالی در مهار قدرت هوش مصنوعی برای خیر جهان بسیار مهم است. آنها باید سرمایهگذاری ها را به سمت حوزه هایی با بیشترین پتانسیل تأثیرگذاری هدایت کنند. در عین حال، آن ها باید از قدرت و نفوذ خود برای رسیدگی به مسائلی مانند «سوگیری و تبعیض شمالی» و «استعمار الگوریتمی» استفاده کنند تا از معنادار بودن پیشرفت اطمینان حاصل شود. جامعه مدنی نیز نقش مهمی در حمایت از همکاری های بینالمللی، توسعه مسئولانه هوش مصنوعی و دسترسی عادلانه به فناوری دارد. در پایان، هوش مصنوعی پتانسیل عظیمی برای تسریع پیشرفت به سوی آینده ای پایدارتر دارد. با پرداختن به چالش ها، سرمایه گذاری عاقلانه و اطمینان از اینکه ملاحظات اخلاقی در خط مقدم هرگونه پیاده سازی قرار دارند، می توانیم از قدرت هوش مصنوعی برای پر کردن شکاف های عظیم توسعه و ایجاد آینده ای پایدارتر بهره ببریم.