فصلنامه پیشرو

هوش مصنوعی؛ ابزاری برای تغییر؟

این یک ضرورت است که شرکت های بزرگ در ابتدا مقوله تحول دیجیتال را جدی گرفته و توسعه دهند و سپس وارد حوزه هوش مصنوعی شوند. به این مهم هم بپردازم که مسئله تامین سرمایه نیز حائز اهمیت است. صریح تر بگویم سه ضلع داده دست اول، تحول دیجیتال در سازمان و تامین سرمایه، پیش نیازهای ضروری بکارگیری از هوش مصنوعی جهت حل چالش های کشور است.
برشی از گفتگو با دکتر رشاد حسینی
دانشیار دانشگاه تهران و دبیر سابق ستاد هوش مصنوعی معاونت علمی ریاست جمهوری

هوش مصنوعی؛ ابزاری برای تغییر؟

درباره امکان استفاده از هوش مصنوعی برای حل چالش های کشور در گفتگو با دکتر رشاد حسینی

دانشیار دانشگاه تهران و دبیر سابق ستاد هوش مصنوعی معاونت علمی ریاست جمهوری

سپهر ساغری

سپهر ساغری

گفتگو

سردبیر

اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.

اگر تا همین چند سال پیش صحبت از فناوری به میان می آمد که ماشین ها را خودران، امکان تشخیص پزشکی بدون دخالت پزشک را میسر و حتی به عنوان مشاور افتخاری دولت، ایفای نقش می کند و در یک کلام چهره زندگی نوع بشر را دگرگون خواهد کرد، احتمالا در سلامت عقل و روان گوینده تردید می شد! با این حال هوش مصنوعی تا همین الان هم نشان داده است که می تواند عملا بسیاری از فعالیت های انسانی را با سرعت و دقت بیشتر، هزینه کمتر آن هم بدون وقفه و اعتراض! انجام دهد. با این توضیح به نظر می رسد نوع انسان به فناوری دست یافته باشد که بتواند با تکیه بر آن شکاف بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را کاهش دهد. برای درک بهتر این مهم خدمت دکتر رشاد حسینی دانشیار دانشگاه تهران و دبیر سابق ستاد هوش مصنوعی معاونت علمی ریاست جمهوری رسیدیم تا در مورد امکان استفاده از هوش مصنوعی برای حل چالش های کشور گفتگو کنیم.

 

جناب دکتر همان طور که مستحضرید توانایی فناوری های نوین چون هوش مصنوعی در حل مسائل مختلف موجب شده است تا از جانشینی این فناوری با نوع انسان صحبت به میان آید! به نظر شما چگونه می توان برای حل مشکلات متعدد کشور از هوش مصنوعی بهره برد؟

همانطور که خود شما فرمودید هوش مصنوعی خیلی پیشرفت کرده است. ابزارهای کارآمدی توسعه پیدا کرده اند و به این ترتیب می تواند در حل بسیاری از چالش های کشور از هوش مصنوعی بهره برد. به عنوان نمونه در حوزه کشاورزی می توان مصرف آب را بهینه کرد و به این ترتیب یکی از مهم ترین چالش های کشور را مرتفع ساخت. به همین ترتیب در صنایعی چون نفت و پتروشیمی، بحث تشخیص خرابی دستگاه بسیار محل توجه است. به طور دقیق تر ضرورت دارد تا پیش از خرابی وقوع آن ارزیابی شود. روشن است که هوش مصنوعی در این زمینه هم می تواند بسیار کمک حال باشد.

بنابراین تشکیل یک تیم، استارتاپ یا حتی شرکتی که بتواند به این دست مسائل ورود کند، ضروت می یابد. البته ناگفته نماند برای حل این دست مشکلات نیازمند داده هستیم. این در حالی است که بسیاری گمان می کنند بدون داده می توان چالش های مختلف را حل کرد حال آنکه برای تکیه بر هوش مصنوعی قویا به داده دست اول نیازمندیم. در حقیقت این یک ضرورت است که شرکت های بزرگ در ابتدا مقوله تحول دیجیتال را جدی گرفته و توسعه دهند و سپس وارد حوزه هوش مصنوعی شوند. به این مهم هم بپردازم که مسئله تامین سرمایه نیز حائز اهمیت است. صریح تر بگویم سه ضلع داده دست اول، تحول دیجیتال در سازمان و تامین سرمایه، پیش نیازهای ضروری بکارگیری از هوش مصنوعی جهت حل چالش های کشور است.

 

جدا از جنبه های منفی، تاثیر مثبت فناوری بر زندگی بشر محل بحث نیست با این حال دست کم میان طیفی از شهروندان ولو دانشگاهیان ما، هوش مصنوعی یک تهدید است و نه یک فرصت. خودمانی اینکه آن را رقیب خود می بینند. به نظر شما چگونه می توان این چالش را مرتفع کرد؟

این یک حقیقت است که طیف قابل توجهی از فعالیت های انسانی بوسیله هوش مصنوعی قابل انجام است آن هم با دقت و سرعت بیشتر! با این توضیح در پاسخ به پرسش شما باید گفت که سیاستگذاری دولت ها مسیر را مشخص می کند. به بیانی دیگر دولت می تواند این تهدید را به فرصت مبدل سازد تا این دست تهدیدات تا حد قابل توجهی رفع شده یا حداقل کم رنگ می شوند. همان طور که پیش از این اشاره شد هوش مصنوعی توانایی انجام کارها با سرعت و دقت بیشتر را دارد که در نهایت به خلق ثروت منتهی می شود اما مشکل اصلی این است که این خلق ثروت می تواند جامعه را نامتوازن تر کند یا به عبارتی فاصله بین فقیر و غنی را بیشتر کند.

به این ترتیب سیاستگذاری و البته قانونگذاری درست می تواند موجب توزیع ثروت و بهره مندی طیف بیشتری از جامعه شود تا توازن ایجاد گردد. گرچه بدنه جامعه عمدتا دل نگران جایگزینی هوش مصنوعی با نیروی کار هستند، با این حال تلاش کردم اشاره کنم چالش های دیگری هم وجود دارد. به عنوان نمونه استفاده مداوم از هوش مصنوعی می تواند روی توانایی فکری افراد تاثیر بگذارد و به نوعی مانع از رشد و تکامل شهروندان در این حوزه شود. کمااینکه شاهدیم پس از تولید و فراگیر شدن خودرو از بنیه انسان ها کاسته شده است چون برای حمل و نقل و مانند این، بیش از قوای بدنی از ماشین استفاده می کنیم. جدا از این موارد هوش مصنوعی می تواند در بلندمدت روی فرهنگ جامعه نیز تاثیر بگذارد. برای مواجه با این دست چالش ها نقش دولت و بویژه حوزه آموزش پررنگ است به ترتیبی که مثلا بهتر است در دوره دبیرستان، دانش آموزان با تهدیدات و فرصت های هوش مصنوعی آشنا شوند.

در مورد این مهم که برخی از هموطنان حتی در میان دانشگاهیان به هوش مصنوعی به دید تردید و تهدید نگریسته می شود، صحبت کردیم. اما سمت دیگر ماجرا کارآفرینان صاحب ایده ای هستند که معتقدند می توان از هوش مصنوعی برای شتاب بخشیدن به تغییرات مثبت و کاستن از رنج انسان بهره برد. فرض مثال با کمک هوش مصنوعی می توان وسایل نقلیه خودران یا تجهیزات پزشکی خودکار طراحی کرد. با این توضیح بفرمایید دولت و قانون گذار چگونه می تواند به تقویت فعالیت کارآفرینان یاری رساند؟

بخشی از این مهم می تواند در قالب حمایت های مادی و ارائه تسهیلات بلاعوض باشد که این مهم تاحدی در حال انجام است و می تواند گسترده تر باشد. به این ترتیب شهروندان بیشتری می توانند جذب شوند و ایده های خود را پیاده سازی کنند. جنبه دیگر این حمایت ها می تواند در چارچوب سیاستگذاری ها و قانونگذاری ها باشد. به این ترتیب اتخاذ سیاست های تشویقی می تواند افراد را راغب به حضور در مثلا حوزه هوش مصنوعی در سلامت کند. به عنوان مثال با وضع قوانینی می توان افراد حقیقی اعم از پزشکان و افراد حقوقی مانند بیمارستان را تشویق به ارائه داده های دست اول کرد و در مقابل جدا از بهره اقتصادی ایشان، معافیت مالیاتی و مانند این درنظر گرفت.

 

در مسیر تقویت جایگاه کارآفرینان برای بهره مندی از هوش مصنوعی، نقش بدنه جامعه را چگونه ارزیابی می فرمایید؟

کاربران اکثریت برنامه های مبتنی بر هوش مصنوعی، بدنه جامعه هستند یا به عبارتی دیگر اکثریت کسب و کارهای حوزه هوش مصنوعی B To C یا کسب و کار به مشتری[1] محسوب می شوند. به همین جهت پذیرش جامعه تاحد بسیار تعیین کننده ای بر توسعه فعالیت کارآفرینان کنونی و البته ورود بازیگران جدید برای عرضه محصولات متمایز، تاثیر می گذارد. این پذیرش از سوی مردم نیز منتهی به سرمایه گذاری حاکمیت خواهد شد چون حاکمیت هم می داند که هوش مصنوعی پشتوانه مردمی دارد.  

 

در پایان اگر نکته ای هست، بفرمایید.

نکته خیلی مهمی که به ذهنم می رسد بحث نگهداشت نیروی انسانی است. مواردی که تا اینجا صحبت شد بیشتر بحث تامین مالی، توسعه و تحول دیجیتال شرکت های موجود، وارد کردن هوش مصنوعی در صنعت و مباحثی از این قبیل بود. با این حال موضوعی که به نظر خیلی اهمیت دارد توسعه و نگهداشت نیروی انسانی توانمند در زمینه هوش مصنوعی است. در واقع در کنار بخش خصوصی دولت باید برنامه جدی برای حفظ نیروی انسانی داشته باشد. چون یکی از پایه های خیلی مهم توسعه هوش مصنوعی، حضور نیروی انسانی توانمند است.

 

پانویس

[1]– کسب و کار به مشتری (Business To Consumer) یعنی کالا یا خدمت بوسیله بنگاه تجاری مستقیما به مشتری یا خریدار عرضه می شود

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *