هرگاه زنان به فرصتهایی که همواره از آن مردان بوده، دست یافتهاند، توفیق شان در استفاده از آن کمتر از مردان که قرنها ادعای انحصار آن را داشتهاند، نبوده است.
سن، آمارتیا. (1399)، توسعه یعنی آزادی، مترجم سیدمحمد نوری نائینی، چاپ دهم، تهران: نشر نی.
زنان سازنده
نگاهی به نقش آفرینی 4 بانوی کارآفرین؛
برسابه هوسپیان، شهیندخت خوارزمی، سهیلا سلحشور کردستانی و گلاره عباسی

فاطمه محمدزاده
نویسنده
دانشجوی دکتری جامعه شناسی و پژوهشگر اجتماعی
اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی از ارکان مهم توسعه پایدار هستند و امروز رسیدن به این امر مرهون مجموعه ای از پیششرط ها، الزامات، بایدها و رفع نابرابری ها است. یکی از مهمترین این پیششرط ها مشارکت و توجه به نقش زنان در روند توسعه است. با توجه به اثرگذاری کارآفرینی بر کیفیت و استانداردهای زندگی، توجه به نقش و کنشگری زنان در این فرآیند، ضروری است. بسیاری از نظریه پردازان و پژوهشگران حوزه توسعه همچون سارا لانگه[1]، نایلا کبیر[2]، آمارتیا سن[3]، اینگلهارت و ولزل[4] عاملیت بخشی به زنان، توانمندسازی ایشان و برابری جنسیتی را محور توسعه میدانند و برخی دیگر معتقدند دست یافتن به توسعه پایدار بدون مشارکت زنان در تمامی عرصه ها اعم از خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی امکانپذیر نیست.[5] در جهان امروز، غلبه بر بحران ها و دستیابی به توسعه پایدار به مشارکت همه جانبه اقشار مختلف جامعه نیاز دارد و زنان به عنوان نیمی از جامعه امید اول ارتقا خانواده ها، رشد و توسعه جامعه هستند. موفقیت زنان علاوه بر اینکه موجب سود اقتصادی کشور می شود، موجد منافع اجتماعی و فرهنگی است.[6]
از دهه 1970 میلادی، ساختار جنسیتی نیروی کار تغییر کرده و حضور زنان در شرایط متفاوت و در سطوح مختلف در فعالیت های اقتصادی بیشتر شده است. با این حال در جهان فرصت برای مشارکت زنان در بازار کار کمتر از مردان است. مطابق تحقیقات “دیده بان جهانی کارآفرینی”[7] فعالیت های کارآفرینانه زنان نقش کلیدی در رشد اقتصادی کشورها دارد که این امر در بازارهای نوظهور نمود بیشتری دارد. با این حال برغم افزایش تعداد زنان کارآفرین، کارآفرینی در بیشتر کشورها هنوز با ویژگی های مردانه همراه است و تعداد زنان کارآفرین اغلب کمتر از مردان است. این وضعیت در کشور ما نیز وجود دارد. براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد[8]، ایران در شکاف جنسیتی در بُعد اقتصادی در سال 2022 و 2023، به عنوان یکی از ابعاد سنجش شاخص های جنسیتی، از میان 146 کشور جهان، در رتبه 143 قرار داشت.[9]
همچنین بنابر نتایج آخرین سرشماری سال 1395 نرخ مشارکت اقتصادی در بین مردان 9/63 درصد و زنان 5/13 درصد بوده[10] و بنا بر گزارش مرکز آمار ایران، در سال 1402 نرخ مشارکت اقتصادی در بین مردان 68 درصد و زنان 14 درصد بوده است.[11] عوامل بسیاری در پاسخ به چرایی این وضعیت قابل طرح و بررسی است. در این مقاله قصد نداریم این عوامل را بررسی نماییم بلکه به دنبال معرفی زنان موفق و توانمندی هستیم که با وجود موانع و محدودیت های زیادی که در جامعه با آن روبرو بوده و هستند، توانسته اند با فعالیت و کنشگری خود در عرصه های داخلی و بین المللی به موفقیت هایی دست یابند و نقش مؤثر و ماندگاری از خود برجای بگذارند. برسابه هوسپیان، شهیدخت خوارزمی، سهیلا سلحشور کردستانی، گلاره عباسی از جمله این زنان توانمند و موفق هستند.
برسابه هوسپیان
هوسپیان (1285خ)[12]، از ایرانیان ارمنی نوآور و تأثیرگذار است. او در فضای اجتماعی دوران قاجار و در دوران گذار به مشروطیت، اندیشه تأسیس کودکستان را برای تعلیم و تربیت کودکان سه ساله فارسی زبان مطرح کرد و با اینکه در این مسیر با موانع اجتماعی بسیاری مواجه گردید، موفق شد نامی ماندگار از خود بر جای بگذارد. هوسپیان که از سال 1303خ برای چند سال سابقه فعالیت مستمر در مدرسه های ابتدایی ارمنیان تهران و بندر انزلی را داشت، در سال ۱۳۱۰خ موفق شد با امتیاز رسمی از وزارت فرهنگ آن را تأسیس کند.[13] او در یادداشت های خود، بهکرات از رفتار مأیوسکننده مقامات وزارت معارف یاد کرده است. مسئولان وزارتخانه در پاسخ به اولین درخواست او در خصوص صدور مجوز رسمی برای تأسیس کودکستان، پیشنهاد کرده بودند که بدون مجوز رسمی فعالیت خود را شروع کند اما پافشاری برسابه برای رسمیت دادن به تأسیس مرکزی برای آموزش کودکان، سرانجام به نتیجه رسید. تا آن زمان کودکستان های خصوصی فعال در ایران، به جز کودکستان باغچه اطفال تبریز، مختص کودکان ارمنی بودند.
هوسپیان که از نزدیک با کودکان و دنیای آن ها و حتی مشکلات مادرانشان آشنایی داشت دلیلی برای محروم ماندن کودکان غیرمسیحی از امکانات آموزشی و مادرانشان از فرصت های اقتصادی و رفاهی نمی دید. هوسپیان این کودکستان را در خانه ای اجاره ای شامل دو کلاس و تنها با چهار کودک در محله سنگلج تهران شروع کرد که با استقبال روزافزون خانواده ها، در همان سال نخست، کودکستان با چهل شاگرد به ساختمانی در خیابان شاه آباد (جمهوی کنونی) منتقل شد. پس از مدتی، کودکستان به محل دایمی خود، به کوچه ای در کنار عمارت مسعودیه در خیابان اکباتان بهارستان، منتقل شد. برسابه با شعار “استقلال و آزادی توأم با انضباط”، کار خود را آغاز کرد. در کـودکستان او، مسیحـی و مسلمان می توانستند ثبـت نام کنند.[14]
علاقه فراوان برسابه به کسب تجربه در زمینه آموزش کودکان و توسعه آن باعث گردید با سفر به اروپا با کودکستان ها و دبستان ها و پایگاه های آموزشی معروف اروپا آشنا و تجربه خود را به ایران منقل کند. برسابه رفتار با کودکان را با توجه به نظریه فردریک فرویبل، استاد تعلیم و تربیت اهل پروس و مؤسس نخستین کودکستان جهان، استوار کرد و می کوشید تا تجربه و دانش بزرگان جهان در امر تربیت را با فرهنگ و روحیه خاص کودکان ایران وفق دهد. معتقد بود که باید توجه کودک را به چیزهایی که در محیط او وجود دارد جلب کرد، نه به اشیایی که در پیرامون او یافت نمی شوند تا ذهن کودک از این طریق از امور آسان پی به امور دشوار ببرد و از جزء به کل برسد.[15]. از شاگردان کودکستان برسابه می توان به مرحوم استاد همایون خرم آهنگساز نامی و مرحوم کامبیز درم بخش، کاریکاتوریست اشاره کرد.[16]
او که آرزوی گسترش آموزش برای سنین مختلف دانش آموزان و به طور کلی توسعه تعلیم و تربیت در ایران را داشت، پس از بازگشت از سفر اروپا در سال های 1335 – 1334خ، امتیاز تأسیس دبستان دخـترانه و پسرانـه و سپس در سال های 1338خ و 1350خ، به ترتیـب مجـوز رسمی تأسیس دوره راهنمایی و دبیرستان دخترانه را دریافت کرد. پس از انقلاب 57 تمامی مجتمع های آموزشی برسابه تعطیل شد اما او به فعالیت فرهنگی ادامه داد و با راه اندازی سفرهای سیاحتی برای گردشگران خارجی مدتی فعالیت کرد و نهایتا در سال 1368خ از ایران مهاجرت کرد.
شهیندخت خوارزمی
شهیندخت خوارزمی (1327خ)[17]، بعد از انصراف از رشته پزشکی وارد رشته روانشناسی می شود و ابتدا مدرک فوق لیسانس روانشناسی و جامعهشناسی و سپس مدرک دکترای روانشناسی و ارتباطات و روش تحقیق را از دانشگاه ایندیانا آمریکا اخذ می کند. خوارزمی اولین استاد زنی است که موفق گردید در سال ۱۳۸۹ به عنوان استاد پیشگام روابط عمومی الکترونیک شناخته شود و تمبر یادبودی با تصویر ایشان در این زمینه منتشر شد.[18] همچنین در سال 1388خ به عنوان استاد برتر منابع انسانی شناخته شد. دکتر خوارزمی از بانوان پیشگام در زمینه آینده پژوهی و روابط عمومی الکترونیک در ایران است و با فعالیت چندین ساله در این زمینه و با ترجمه چندین کتاب از جمله کتاب هایی چون موج سوم و جابجایی در قدرت اثر الوین تافلر، نقش تأثیرگذاری در این زمینه در کشور داشته است. ایشان با انتقاد از سیاستهای فعلی کشور در امر توسعه در مصاحبه ای گفته اند: “به عنوان یک ایرانی که عاشق این سرزمین است، فقط دغدغه توسعه ملی دارم.”
خوارزمی تأکید میکند که سیاسی نیست. جایگاه و رتبههای فعلی ایران در آمارهای بینالمللی را به هیچ عنوان نمیپسندد و دلیلش هم برخورداری از امکانات و سابقه فرهنگی، تمدنی، تاریخی و سرمایه عظیم انسانی کشور است. از نظر ایشان نبود عزم استراتژيك، مهمترين عامل ضعف در پيشبرد جامعه اطلاعاتي در ايران است.[19] دکتر خوارزمی معتقدند: “توسعه یعنی بهبود کیفیت زندگی مردم در چارچوب الزامات زیستمحیطی و با استفاده از زیرساخت پیشرفته تکنولوژی. اگر برنامههای توسعه به بهبود کیفیت زندگی مردم منجر نشود، نه توجیه عقلانی دارد و نه توجیه اخلاقی.
از نظر او کیفیت زندگی در ایران نابسامان و به شدت در حال بدتر شدن است. در جامعهای که کیفیت زندگی دغدغه نظام حکمرانی است، مردم اگر چه مشکل دارند، مسئله دارند، ولی حالشان نسبتا خوب است، به نظام حکمرانی اعتماد پیدا میکنند و همکاری میکنند و از عقلانیت و منطق برای حل مسائل شان استفاده میکنند اما در ایران گرچه جلب مشارکت و همکاری مردم به عنوان یک حکم در سیاست های کلی نظام آمده است، ولی از خودشان سؤال نمیکنند که مردم چرا و در چه شرایطی اعتماد ندارند، حال خوب ندارند، امید به آینده ندارند و چگونه میتوانند همکاری کنند؟ در اسناد بالادستی ردپایی از تعریف توسعه به عنوان اندیشه بنیادی که جهت سیاستگذاری و برنامهریزی را مشخص میکند، نمیبینیم.
یعنی بعد از ۷۵ سال تجربه برنامهریزی توسعه ملی، تلاش نکردیم که حداقل در این زمینه الگو و مدلی داشته باشیم که همه بر سر چیزهای بنیادین آن تفاهم داشته باشند. نوعی خلأ معرفتی وجود دارد و این آشفتگی معرفتی مهمترین ضعف سیاستگذاری و برنامهریزی است. ضمن اینکه بعد از ۷۵ سال که انتظار میرفت به خرد سیاستگذاری و برنامهریزی برسیم، به نظرم از آن دور شدیم. با الفاظ بسیار زیبا سندی مینویسیم که فقط آرمان هایمان را بیان میکند.”[20] همچنین از نظر ایشان نسل جدید نسلی است که میتواند به سرمایه انسانی تبدیل شود.
ولی نکته ای که شاید کمتر بدان توجه شده و با توجه به مشاهدات خود می گویم اینکه: پسران انگیزه برای درسخواندن ندارند و کمتر میبینید که با علاقه درس بخوانند و بخواهند ادامه تحصیل دهند. دختران برعکس هم انگیزه دارند، هم هدف دارند، هم رؤیا دارند و میدانند چه میخواهند و برای رسیدن به آن برنامه دارند. این معضلی اجتماعی است، چون تعادل اجتماعی را به هم میزند. زنان الان دیگر دغدغه من نیستند، چون مسیر خودشان را پیدا کردهاند و قابلیتهای خودشان را نشان دادهاند؛ هم در کنشگری های اجتماعی و هم در یافتن فرصت برای شکوفایی استعدادهایشان و هم در حضور فعال در بازار کار و این روند برگشتناپذیر است. با مشاهداتی که در روستاها دارم، نگران مردان این جامعه هستم.[21]
سهیلا سلحشور کردستانی
دکتر کردستانی (1336خ)[22] عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و از نسل نخست کارآفرینان نوآور و دانش بنیان است. ایشان پس از سال ها فعالیت روی پروژه های علمی، قدم به عرصه تولید و کارآفرینی گذاشتند. دکتر کردستانی در سال 1389 به خاطر ارائه خدمات مناسب و اختراعات در حوزه بهداشت و درمان، به عنوان 10 زن برتر کارآفرین کشور معرفی شدند. دکتر کردستانی بعد از بازگشت به کشور به خاطر علاقه به پژوهش در حوزه بیوپلیمرهایی از جمله بیوپلیمرهای لایه بیرونی سخت پوستان دریایی، طی سفرهای پژوهشی به جنوب ایران، پوسته های سخت پوستان دریایی مثل میگو را جمع آوری و با آزمایش و تحقیق به خواص ترمیمی بسیار بالای آن ها بر روی زخم ها پی برد.
این پژوهش ها منجر به ثبت چندین اختراع بین المللی و تأسیس شرکت “کیتوتک” (کیفیت تولید تکاپو) با هدف تولید در مقیاس صنعتی در سال ۱۳۸۱ گردید که بر روی تولید محصولات ترمیم کننده زخم و بند آورنده خونریزی، حوزه تخصصی پانسمان های بیواکتیو، پانسمان های نوین ترمیم زخم، متمرکز است.[23] محصولات کیتوتک بیش از 20 سال است که در بازارهای داخلی و خارجی عرضه می شوند. دکتر کردستانی می گوید: “شعار ما تفکری نوین در بهداشت و درمان است و تا جایی که در توانم باشد و خداوند به من عمر بدهد برای خدمت به مردم و اختراع محصولاتی که بتواند جان آن ها را حفظ کند دست از تلاش بر نمی دارم. این نهایت آرزوی من است.”[24]
دکتر کردستانی در مصاحبه ای گفته اند: هرگز فکر نکرده اند که زن بودن برای شان محدودیت ایجاد کرده است. زن و مادر ذاتا به دلیل توان پاسخ دهی به نیازهای عاطفی خانواده و فرزندان، دارای روحیه پرورش دهندگی است. بنابراین می توان گفت زنان با درایت و آگاهی از عهده هر فعالیت اجتماعی که نیاز به رشد و پرورش داشته برمی آیند. بیش از ۹۵ درصد از مدیران شرکت کیوتیک را زنان تشکیل میدهند. ضمن اینکه به خاطر جنسیتشان استخدام نشدهاند، بلکه فقط براساس توانایی، دانش و دقت و تعهدی همکاری میکنند.[25] ایشان انگیزه خود برای ثبت اختراعات مختلف و طی کردن راه موفقیت علاقه به ایران، التیام زخم ها و آلام مردم و ایجاد اشتغال برای جوانان ایرانی می داند و معتقدند که: “باید فکر بزرگ داشت، اما نه خود بزرگبینی: همانطور که چارلز دیکنز هم میگوید باید آرزوهای بزرگ داشت. فکرهای بزرگ همیشه موجب حرکتهای بزرگ میشوند.”[26]
گلاره عباسی
گلاره عباسی (1362خ) بازیگر سینما و تلویزیون، از زنان موفق در عرصه بازیگری است که تاکنون برنده جوایزی چون بهترین بازیگر از جشنواره اسب نقرهای روسیه، بهترین بازیگر از فستیوال فیلم زنان فرانسه و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن جشنواره فیلم فجر شدهاست، او همچنین سابقه کارگردانی[27] و رمان نویسی[28] هم دارد. عباسی در اوایل سال 1398 با راهاندازی “گروه سوینا” (سینمای نابینایان)، به منظور ارایه محصولات فرهنگی و هنری به شهروندان روشن دل و حمایت از توانمندیهای آنان، وارد عرصه کارآفرینی گردید و توانسته است بستری برای فعالیت و اشتغال زایی شهروندان روشن دل و شناسایی استعدادها و توانایی های ایشان فراهم نمایند. سوینا در ابتدا با هدف توضیح دار کردن فیلم ها کار خود را آغاز و تا امروز که تقریبا چهار سال از شروع فعالیت آن می گذرد، به سرعت به سایر حوزههای فرهنگی چون رادیو سوینا، نقد و بررسی کتابهای صوتی، تولید پادکست، چاپ منوی رستورانها و کافیشاپها به خط بریل و … گسترش یافته است. همچنین طراحی اپلکیشن و پلی لند هم از برنامه های آینده سوینا است.
به گفته خانم عباسی ایده اولیه اینکار زمانیکه از ایشان دعوت گردید تا به عنوان مجری در برنامه رادیویی که مخصوص نابینایان بود حضور یابند، به ذهن شان رسیده است. با حضور در این برنامه رادیویی متوجه شدند، حاضران در استودیو که روشن دل بودند تمام نقشهایی را که ایشان بازی کرده بودند با جزئیات میدانستند و در موردش حرف میزدند، انگار که واقعا دیده بودند. خانم عباسی متوجه این موضوع شدند که در حین تماشای فیلم یا سریال کسی کنار این ایشان بوده و صحنههایی را که دیالوگ نداشته را تعریف میکرده است. این موضوع باعث شد این سؤال به ذهن خانم عباسی برسد که چرا نباید در سینما برای آن ها کار ویژهای انجام داد؟[29]
عباسی اولین کار خود را با توضیح دار کردن بخش هایی از فیلم اجاره نشین های داریوش مهرجویی شروع کرد و سپس تصمیم گرفتند این فعالیت را به صورت زنده و در سینما انجام دهند و با فیلم سرخپوست و عوامل اجرایی این فیلم شروع کرد. آن ها فیلم های مطرح و موفق در حال اکران و فیلمهای سابقا اکران شده، همچنین فیلم ها و سریال های خانگی را انتخاب و به همراه توضیحات صوتی نمایش می دهند و در وب سایت خود منتشر می نمانید و حتی با مؤسسات و پلتفرم های مختلف همکاری می کنند. تا محتوای فرهنگی به صورت دائمی برای روشن دلان دسترس پذیر شوند، با این شعار که بهترینها باید برای سوینا باشد.
عباسی در مصاحبه ای می گوید: «وقتی همه من را میبینند؛ به عنوان بازیگر میشناسند و فکر میکنند آمده است تا راجع به بازیگریاش حرف بزند. قبل از سوینا بله تقریبا فکر میکردم آنچه مسیر زندگیام را تغییر داد بازیگری بوده اما بعد آن فهمیدهام که اینگونه نیست و آنچه که دنبالش بودم و قرار است همه چیز را عوض کند، چیزی به اسم سوینا است. سوینا، ابتدا بخشی از زندگیام بود اما بعد شد همه زندگیام و حالا زندگیای وجود ندارد؛ سوینایی وجود دارد که من در کنارش زندگی میکنم و از این بابت خیلی خوشحال هستم.»[30]
جمع بندی
زنان در جامعه ما با توجه به محدودیت های فرهنگی، اجتماعی و همچنین باورهای اجتماعی غلط و کلیشه های منفی رایج، مشارکت کمتری نسبت به مردان در روند توسعه داشته اند. البته در طی چند دهه اخیر با توجه به تأثیرات فرایند مدرن شدن، دگردیسی های روی داده و بازسازی اجتماعی نقش ها شاهد هستیم نقش های مدرن و جدیدی برای زنان در ارتباط با خارج از ساختار خانواده در سطح کلان اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه ایجاد شده است. زنان توانمند بسیاری همانند هوسپیان، خوارزمی، کردستانی و عباسی و … در عرصه های مختلف توانسته اند با به کارگیری راهبردهای مختلفی به موفقیت برسند و با قاطعیت، استقلال، اعتماد به نفس بالا، تمایل به ریسک پذیری، داشتن روحیه زنانگی مقاوم، روحیه خلاقانه و کارآفرینانه، درک فرصت های پیش رو، تغییر طرح واره های ذهنی، نادیده گرفتن باورهای اجتماعی سنتی، ایستادگی (حتی مبارزه) در برابر ساختارهای محدود کننده و … کنشگری خود را به نمایش بگذارند و نه به اجبار بلکه هدفمندانه و با علاقه و با انتخاب خود فعالیت نمایند و به موفقیت دست یابند.
آمارتیا سن بر این باور است که هرگاه زنان به فرصتهایی که همواره از آن مردان بوده، دست یافتهاند، توفیق شان در استفاده از آن کمتر از مردان که قرنها ادعای انحصار آن را داشتهاند، نبوده است.[31] از این رو جدی گرفتن و توجه به فعالیت ها و مشارکت زنان در عرصه های مختلف علمی، کارآفرینی و … و حمایت از فعالیت های آن ها همواره باید در جامعه پذیرفته و مورد توجه قرار گیرد و باورهای کلیشه ای و رویه های موجود در این خصوص باید مورد بازنگری اساسی قرار گیرد و با به کارگیری استراتژی های مداخلاتی مؤثر و اتخاذ رویه های جدید به لحاظ سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرای برنامه های جدید در بازه زمانی کوتاه مدت و دراز مدت تغییرات اساسی صورت گیرد، تا شرایط برای زنان برابرانه و عادلانه شود و ساختارهای معنایی نوینی برای مشارکت آن ها در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، علمی و سیاسی فراهم شود.