خطابم به دانشجویان است؛ به هر دانشجویی که در حال خواندن این مطلب است. میخواهم بگویم کاملاً مطلعم که اصلاً شرایط اقتصادی کشور خوب نیست؛ فضای سیاسی و اجتماعی کشور هم ملتهب و پر نوسان است؛ کاملاً قبول دارم و اصلاً هم نمیخواهم این فضا را تطهیر کنم، نه اصلاً! قبول دارم که فضا، فضای سالمی نیست اما فقط یک توصیه دارم، آن هم این است که شروع کنید؛ شروع کنید به خلق یک ارزش و حل کردن یک مسئله از مسائل پیرامون خودتان در صنعت، فضای کسبوکار و …!
علیرضا جعفر مدیر مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف
کانونی برای ساختن
نگاهی به نقش مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف در توسعه فرهنگ کارآفرینی
در گفتگو با علیرضا جعفر مدیریت مرکز
سحر مجیدی
مصاحبه کننده
- شماره تماس:+1 (859) 254-6589
- ایمیل:info@example.com
اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف، نخستین و قدیمیترین مرکز کارآفرینی دانشگاهی کشور است. طبعاً این نهاد نیز در همۀ این سالها با فرازوفرودهای زیادی روبرو بوده است. در این بین، همه، چه استادان و دانشجویان و چه مقامات و جامعه، در موفقیتها و شکستها به نوعی دخیل بودهاند. با این توضیح خدمت مدیر محترم مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف رسیدهایم تا ضمن گفتگو درباره اهداف و برنامههای مرکز، به اهمیت و جایگاه همکاریهای چندجانبه با مرکز کارآفرینی بپردازیم.
جناب جعفر، در مدت فعالیت مرکز کارآفرینی تلاش شده است در قالب برگزاری رویدادهایی چون ویسیکاپ، انتشار محتوای آموزشی، انتشار نشریه و … فرهنگ کارآفرینی توسعه یابد؛ آیا ایده یا برنامه جدیدی برای ادامه این روند در نظر دارید؟
بیش از دو دهه از آغاز به کار مرکز کارآفرینی میگذرد و در این دو دهه، از اسفند سال 1379 تا به امروز، مرکز رویدادهای آموزشی، ترویجی و کارگاههای مختلفی را برگزار کرده است. همچنین در حوزه کتاب، نشریه، بحثهای محتوایی و ویدئویی، کارهای زیادی انجام شده است. وقتیکه فعالیتهای این دو دهۀ مرکز را مرور میکنیم از یک طرف به آن میبالیم که مرکزِ کارآفرینیِ دانشگاهی این میزان سابقه درخشان دارد و از طرف دیگر، کمی نگران میشویم؛ نگرانی از این جهت است که ما و کسانی که در بدنه مرکز کارآفرینی هستیم نسبت به این افتخارات دچار غرور شویم و این غرور به ما اجازه ندهد که وارد فعالیتهای جدید شویم. بنده، هفتمین مدیر مرکز محسوب میشوم؛ ضمن تقدیر و تحسین تمامی اتفاقات گذشته، احساس میکنم که ساختار مرکز کارآفرینی هم باید در لایههایی تغییر کند و مسیر جدیدی را شروع کند؛ ما که در حوزه کارآفرینی و نوآوری قدم بر میداریم باید نسبت به تغییرات محیط پیرامونمان سریعترین واکنش را نشان دهیم و متناسب با محیط بیرون تغییر کنیم.
مهمترین اتفاق یا ایدهای که در این دورۀ مرکز کارآفرینی دنبال میکنم و آن را دوست دارم و بابت آن برنامهریزی میکنم، این است که مرکز علاوه بر بحثهایی که در حوزه ترویج و آموزش دارد، در بحث ایدهسازی و کشف مسئله هم فعالیت داشته باشد. توجه کنید که تا قبل از این، همۀ تمرکز بر روی این هدف بود که با فعالیتهای مختلف و برنامههای گوناگون، مرکز بتواند قصد کارآفرینی را بین دانشجوها شکل دهد؛ بدین معنا که آنها تصمیم بگیرند وارد دنیای کارآفرینی شوند؛ من میگویم که خوب است مرکز کارآفرینی یک پله از این جلوتر برود و علاوه بر قصد، رفتار کارآفرینانه را هم بین مخاطبانش ترویج دهد؛ یعنی علاوه بر نیت کارآفرینی، در جستجو یا در کشف فرصت، ایده و حل مسئلههای بازار، صنعت و جامعه هم باشند و این مهمترین اتفاقی است که در حال حاضر، آن را دنبال میکنیم و برای اجرایی کردن آن طرحی هایی هم داریم.
برای عملیاتی کردن این ایدهها چه انتظاراتی از مقامات دانشگاهی و دولتی دارید؟
میخواهم انتظارات را از دانشگاه و دولت جدا کنم. انتظاری که از بدنه دانشگاه میرود این است که نسبت به تغییرات مرکز، نسبت به آغاز مسیر جدید، نگرش مثبتی داشته باشد و دست مرکز را برای تغییرات جدید باز بگذارد و هم همان همراهی گذشته را داشته باشد؛ یعنی علاوه بر این فعالیتهای بیستساله که مرکز داشته، نسبت به تغییرات و اتفاقات سازنده بعدی پذیرا باشد؛ این پذیرا بودن نسبت به تغییرات و نگاه مثبت به نتایج این تغییرات، به نظر من مهمترین انتظاری است که از دانشگاه و مسئولان دانشگاه داریم. انتظار من از بدنه دولت، این است که نسبت به جریانها در مرکز کارآفرینی یا مراکز نوآوری و مراکزی از این دست، نگاه سرمایهگذاری داشته باشد نه نگاهی که این مراکز را صرفاً مصرفکنندۀ هزینه بداند.
حوزه کارآفرینی و نوآوری، حوزه بلندمدتی است و ما نمیتوانیم الآن هزینهای به آن اختصاص دهیم و انتظار داشته باشیم این قضیه در دو سال جواب بدهد؛ به هیچ عنوان. در حال حاضر، فرهنگ کارآفرینی که در دانشگاه صنعتی شریف شکلگرفته ماحصل بیست سال فعالیت یک نهاد کارآفرینانه مثل نهاد کارآفرینی است؛ پس مهمترین انتظار من از دولت این است که نگاه بلندمدتی به این مسائل داشته باشد و دیدگاهش در این حوزه، از منظر سرمایهگذاری باشد؛ این فعالیتها همانند بذری است که در ذهن افراد کاشته میشود اما این بذر شش سال، ده سال بعد به بار مینشیند.
تصور میکنید دانشجویان و استادان چگونه میتوانند در رسیدن به این اهداف، یاریگر شما باشند؟
مهمترین همراهی دانشجوها و استادان، تقویت نگرش حل خلاقانه مسائل است؛ هم ما در مرکز کارآفرینی، هم دانشجویان و هم اعضای هیئتعلمی؛ دانشگاه صنعتی شریف نزدیک به سیزده هزار دانشجو و پانصد عضو هیئتعلمی دارد، همۀ ما باید نگرشی را تقویت کنیم که مشتاق به حل خلاقانه مسائل باشیم. ما الآن در شرایطی به سر میبریم که نیازمند داشتن تفکر خلاقانه هستیم؛ یعنی با عینک خلاقیت به مسائل نگاه کنیم و تلاش کنیم که راه حل جدیدی برایشان داشته باشیم، این ذهنیت نوآورانه اگر بین دانشجویان و استادان شکل بگیرد که یکی از رسالتهای مرکز کارآفرینی است، به نظرم مهمترین اتفاقی است که میتواند ما را به آن نتایجی که در مرکز کارآفرینی دنبالشان هستیم، برساند؛ برای ایجاد این ذهنیت، بخشی از کار را مرکز کارآفرینی انجام میدهد و بخشی دیگر هم از سمت دانشجوها و اساتید باید باشد. پس نگاه خلاقانه نسبت به مسائل، حلقه مفقودهای است که ما الآن در بین اساتید و دانشجوها داریم و بسیار در پی آن هستیم که این نگرش جدید را به دانشجوها و اساتید معرفی کنیم.
جناب جعفر، آیا مرکز برنامهای برای توسعه روابط خود با بدنه جامعه در دست دارد؟
سؤال خیلی خوبی است. ایدهای در ذهن شخص من است و این ایده هنوز با کسی مطرح نشده و بابت آن برنامهریزی نشده و صرفاً در ذهن من است و آن هم این است که احساس میکنم مرکز کارآفرینی پس از بیست سال فعالیت باید اصطلاحاً یک اثربخشی یا آوردهای برای فضای اطراف دانشگاه و بیرون از مرزهای دانشگاه داشته باشد. مشخصاً کلیدواژهای که من میخواهم از آن صحبت کنم، «کارآفرینی اجتماعی» است. ببینید در کشور ما همیشه به کارآفرینی و کسبوکار از زاویه و دریچه اقتصاد نگاه میشود؛ وقتیکه از جنس و نوع نگاه اجتماعی بخواهیم به کارآفرینی نگاه کنیم قضیه فرق میکند، نوع مدل کسبوکار در این تیپ از کسبوکارهای اجتماعی خیلی فرق دارد و در اینجا قضیه سودآوری پلهها و هدفهای بعدی در کارآفرینی اجتماعی، اثربخشی اجتماعی است.
من احساس میکنم، اگر بشود و این آرزویی برای من است که در دورانی که مرکز میخواهد دورۀ جدید مدیریتی خودش را شروع کند بتواند روی مسائل اجتماعی مانور دهد یا حتی بتواند با جریانسازی در حوزه کارآفرینی اجتماعی، نگاهها و رسانهها و افراد تصمیمگیرنده و تصمیمساز را نسبت به کارآفرینی اجتماعی، علاقهمند سازد. فکر میکنم اگر مرکز این کار را انجام دهد، تقریباً تا حد زیادی توانسته به رسالت خودش برسد و توانسته است علاقهمندان و ذینفعان کارآفرینی اجتماعی را امیدوار کند که میشود در راستای مسائل اجتماعی صرفاً نگاه خیریهای نداشت بلکه با مدلهای کارآفرینی اجتماعی، حرکتهایی انجام داد و توسعهای پایدار را به ارمغان آورد.
قطعاً از پتانسیل ایرانیان خارج از کشور بهویژه عزیزان «شریف» مطلع هستید. آیا برنامهای برای استفاده از پتانسیل ایشان تدوین شده است؟
بله! ما یک سری ظرفیتهای خیلی خوب در خارج از کشور داریم و به جای اینکه به این عزیزان به چشم فرصتی ازدسترفته نگاه کنیم، میتوانیم تعاملات خوبی را با این عزیزان تعریف کنیم؛ ما این کار را انجام دادیم و در حال حاضر در کنفرانس کارآفرینی شریف از ظرفیت این عزیزان استفاده میکنیم؛ ما کنفرانس را بهصورت آنلاین درآوردیم تا بتوانیم از ظرفیت شخصیتهایی که در حوزه کارآفرینی و کسبوکار دنیا هستند، ایرانیهایی که در این حوزه فعالاند، چه فارغالتحصیل دانشگاه شریف باشند و چه نباشند، استفاده کنیم؛ و بتوانیم به نوعی آخرین تعاملات و آخرین گفتگوها و روندها در حوزه کارآفرینی را بررسی کنیم؛ ما این کار را انجام دادیم و همچنان راغب هستیم در کنفرانسهای بعدی هم سازوکارهای بیشتری داشته باشیم تا از ظرفیت این عزیزان خارج از کشور، بیشترین استفاده را بکنیم. نکته جالب این است که عزیزان خارج از کشور خیلی مشتاق هستند که از طریق این دریچهها بتوانند به بچههای کشورمان کمکی برسانند.
همه ما از کاستیها مطلعیم. بهرغم همه موانع و سختیها، آینده اکوسیستم کارآفرینی کشور را چگونه میبینید؟
امروزه ما در فضایی قرار داریم که خیلی نقد و گله از شرایط کشور وجود دارد؛ اما وضعیت اکوسیستم کارآفرینی به چه شکل است؟ من آینده اکوسیستم کارآفرینی را بسیار مثبت ارزیابی میکنم؛ دلیل من چیست؟ ببینید میدانم که ممکن است سیاستهای دولت در جاهایی غلط باشد و در جاهای دیگری سیاستهایی را که برای تسهیل فضای کسبوکار لازم است انجام ندهد؛ من قبول دارم! اما توجه کنید دولت یکی از بازیگران اکوسیستم کارآفرینی است، یعنی کشور هست، خود کسبوکار، دانشگاهها، مجموعه سرمایهگذاری، مراکز حمایتی، صندوقهای پژوهش و فناوری، رسانهها؛ همه، بازیگران مختلف این اکوسیستم هستند. حواسمان باشد اگر دولت ضعیف است که به نظر من هم هست و همچنان هم این نقش ضعیفش را در اکوسیستم انجام میدهد دلیل بر این نمیشود که اکوسیستم وابسته به ضعف این قضیه باشد و بگوییم اکوسیستم ازهمپاشیده شده است.
نه! اصلاً؛ فقط یک بازیگر نقش خودش را ضعیف بازی میکند. نکته بعدی، راه حل بدهیم؛ زیرا اگر بخواهیم اکوسیستم کارآفرینی را آسیبشناسی کنیم تا ماهها میشود از زاویههای مختلف در مورد آن بحث کرد. بحث اکوسیستم، بحث چندلایهای است که باعث میشود هرکس از زاویه و دیدگاه خودش از قضیه صحبت کند اما من میگویم در این شرایط باید و مجبوریم که راه حل بدهیم و بهترین راهحلی که الآن برای اکوسیستم وجود دارد، تعامل است؛ ارتباطاتی است که بتواند باعث همکاری مشترک شود بین شرکتهای بزرگ با یکدیگر و استارتآپها، بین استارتآپها و مجموعههای سرمایهگذاری، بین مجموعههای سرمایهگذاری با یکدیگر و بین مجموعههای سرمایهگذاری خطرپذیر و شتابدهندهها. ما الآن در شرایطی هستیم که باید در تعاملاتمان، دور دولت را خط بکشیم و تعاملات بین خودمان را تا جایی که ممکن است وسیعتر کنیم و با این تعاملات، میتوانیم حداقل بقا را برای اکوسیستم کارآفرینی کشور حفظ کنیم.
در پایان اگر نکتهای هست، بفرمایید.
نکته آخر خطابم به دانشجویان است؛ به هر دانشجویی که در حال خواندن این مطلب است. میخواهم بگویم کاملاً مطلعم که اصلاً شرایط اقتصادی کشور خوب نیست؛ فضای سیاسی و اجتماعی کشور هم ملتهب و پر نوسان است؛ کاملاً قبول دارم و اصلاً هم نمیخواهم این فضا را تطهیر کنم، نه اصلاً! قبول دارم که فضا، فضای سالمی نیست اما فقط یک توصیه دارم، آن هم این است که شروع کنید؛ شروع کنید به خلق یک ارزش و حل کردن یک مسئله از مسائل پیرامون خودتان در صنعت، فضای کسبوکار و …! توجه کنید کارآفرینی در همه جای دنیا کار سخت و پیچیدهای است و در دنیا، جایی وجود ندارد که در آن کارآفرینی، کار آسانی باشد اما در کشور ما ممکن است در خیلی قسمتها سخت باشد و این سختی نیز در طیفهای مختلفی وجود دارد.
کارآفرینی را به چشم ایجاد کسبوکاری برای رسیدن به سودآوری چند میلیارد تومانی نگاه نکنید، به چشم یک سبک زندگی ببینید، به چشم نوعی ذهنیت و نوعی زندگی نگاه کنید که میخواهیم در جستجوی حل مسائل خودمان باشیم و در راستای حل این مسائل، ارزشی را هم خلق کنیم. من تنها توصیهام این است با در نظر گرفتن همه شرایط فعلی، بروید و کاری را شروع کنید؛ شروع مهمترین قسمت ماجراست، بدون نگاه کردن به نتیجه، بدون نگاه به شرایطی که الآن در کشور وجود دارد، شروع کنید و ارزشی را خلق کنید.