فصلنامه پیشرو

فناوری؛ خوشبختی یا تیره بختی؟

«با وجود تمامی خوش‌بینی‌ها، تاریخ هزار سال گذشته، مملو از اختراعات جدیدی است که به هیچ ‌وجه موجب بهروزی عمومی نشدند.»
قدرت و پیشرفت؛ نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی، دارون عجم اوغلو, سایمون جانسون، مترجمان: سیدعلیرضا بهشتی شیرازی, محمدرضا فرهادی‌پور، چاپ سوم، سال 1402، ص 16.

فناوری؛ خوشبختی یا تیره بختی؟

نگاهی به کتاب نزاع هزار ساله‌ ما بر سر فناوری و بهروزی

سحر جعفر صالحی

سحر جعفرصالحی

نویسنده

دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه مازندران

اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.

جای تعجب نیست که کتاب «قدرت و پیشرفت؛ نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی» در فهرست‌ مهم‌ترین کتاب ‌های سال ۲۰۲۳ قرار گرفت. نخست به این دلیل که پای اعتبار بی ‌نظیر نویسندگان این اثر دارون عجم اوغلو و سایمون جانسون در میان بود. عجم اوغلو که با بسط تبیین نهادی در کتاب مشهورش «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟» و در پی آن، «راه باریک آزادی» (هر دو با همکاری جیمز رابینسون) سر و صدای زیادی به پا کرد. از طرف دیگر سایمون جانسون نیز نویسنده برخی کتب محبوب در زمینه اقتصاد سیاسی به ویژه «شروع پرقدرت آمریکا» (با همکاری جاناتان گروبر) و «۱۳بانکدار» (با همکاری جیمز کواک) است.

دلیل دوم اینکه این کتاب، دو جریان فکری را گرد هم می‌آورد: ۱) بی‌اعتمادی گسترده به شرکت ‌های فناوری که در چند سال گذشته در جامعه آمریکا رشد کرده است و ۲) موج اضطراب نسبت به اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی. کتاب «قدرت و پیشرفت» این دو نگرانی را به یک کل کمابیش منسجم، یعنی مجموع تمام ترس‌ های فناورانه، گره می‌زند. خاصه اینکه زمان انتشار آن نیز همزمان با ظهور ChatGPT و سایر محصولات هوش مصنوعی‌ مولد بود.

کتاب قدرت و پیشرفت
کتاب قدرت و پیشرفت

دارون عجم اوغلو و سایمون جانسون در کتاب «قدرت و پیشرفت؛ نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی»، تفسیر جسورانه ‌ای از اقتصاد و تاریخ ارائه می ‌دهند و اساساً دریچه‌ دید متفاوتی به چگونگی تاثیر فناوری بر زندگی انسان‌ ها می گشایند. نویسندگان به مخالفت با ایده‌ خوش ‌بینانه ‌ای که فناوری را عامل بهروزی انسان فرض می ‌کند، می ‌پردازند و این سوال را مطرح می‌ کنند که چرا با وجود همه‌ خوش ‌بینی ‌ها، فناوری در مواقع بسیاری علیه انسان به کار رفته ‌است؟ به عنوان نمونه پیشرفت ‌های فناورانه در حوزه کشاورزی در قرون وسطای اروپا ثروتی بزرگ را به نفعِ اشراف به ارمغان آورد و از آن ثروت برای ساخت کلیساهای بزرگ بهره‌ برده شد اما در همان حال دهقانان بر لبه پرتگاه فقر روزگار می گذراندند.

صد سال اول صنعتی‌ شدن در انگلستان، با خود رکودِ درآمد را برای کارگران به بار آورد و در سراسرِ جهانِ امروز نیز فناوری ‌های دیجیتال و هوش مصنوعی، شغل و دموکراسی را از طریق شکل ‌گیری مفرط اتوماسیون، جمع ‌آوری داده‌ های عظیم و نظارتِ مداخله‌ گرانه، تضعیف می ‌کنند. به زعم عجم اوغلو و جانسون، هزار سال تاریخ و شواهد معاصر یک چیز را روشن می ‌کند و آن اینکه  پیشرفت ما، نه در ذات فناوری بلکه به آنچه از فناوری انتخاب می ‌کنیم، وابسته است. بنابراین شیوه‌ های نوین سیاستگذاری در حوزه‌ های تولید و ارتباطات دو سرانجام خواهد داشت؛ یا در خدمت منافع اقلیتی از نخبگان خواهد بود یا بنیادی برای رفاه عمومی گسترده ایجاد خواهد کرد.

“بله، حال و روز ما از اجدادمان خیلی بهتر است. امروزه در جوامع غربی، حتی فقرا در مقایسه با سه قرن پیش سطح زندگی بسیار بالاتری را دارند. ما سالم‌ تر و طولانی ‌تر عمر می‌ کنیم و از آسایشی برخورداریم که مردمان چند صد سال پیش حتی تصورش را هم نمی ‌کردند و صد البته که پیشرفت‌ های علمی و نوآوری ‌های فناورانه بخش حیاتی این ماجرا هستند و باید سنگ بنای همه‌ فرآیندهای آتی برای منافع به اشتراک گذاشته شده عمومی باشد. ولی بهروزی فراگیر پیشین نتیجه‌ عایدات تضمین شده و خودکار پیشرفت در فناوری نبود. بلکه این بهروزی صرفا زمانی تحقق یافت که جهت‌ دهی پیشرفت‌ های فناورانه و رویکرد جامعه به نحوه‌ تقسیم دستاوردها، از آن ترتیباتی که عمدتا در خدمت حلقه‌ محدودی از فرادستان بود، فاصله گرفت. ما از این پیشرفت ‌ها نفع می ‌بریم، عمدتا چون پیشینیان ‌مان کاری کردند که عایدات رشد، به افراد بیشتری برسد”[1]

بطور کلی ایده ‌های اصلی «نزاع هزار ساله ما» را می‌توانیم در سه مورد زیر خلاصه کرد:

1- تأثیر نوآوری‌ های فناورانه بر رفاه بشر نه به ذات و ماهیت فناوری بلکه به انتخاب‌ های اجتماعی در مورد نحوه استفاده از این نوآوری‌ ها بستگی دارد.

2- این انتخاب ‌ها از طریق روابط قدرت در یک جامعه تعیین می‌ شوند و در دهه ‌های اخیر، انتخاب ‌های ما بوسیله قدرت بنیان‌گذاران شرکت ‌های فناوری و سرمایه‌ گذاران خطرپذیر در جهت منفی هدایت شده ‌اند.

3- نوع فناوری‌ هایی که جامعه ابداع می‌ کند با اجتناب از فناوری ‌هایی که جایگزین کارگران می ‌شوند و ابداع فناوری‌ هایی که مکمل کارگران هستند، می ‌تواند به گونه ‌ای انتخاب شود که منافع را به طور گسترده‌ تری توزیع کند. این نکته آخر، جسورانه ‌ترین ایده آن است و باعث اهمیت و شهرت کتاب می ‌شود. دارون عجم اوغلو و سایمون جانسون در کتاب «نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی» نشان می ‌دهند که مسیر فناوری چنانچه پیش‌تر هم اتفاق افتاده، ممکن است دوباره تحت کنترل قرار گیرد.

پیشرفت‌ های عظیم محاسباتیِ نیم قرن گذشته می ‌تواند به ابزارهایی قدرتمند و دموکراتیک تبدیل شود، البته در صورتی که اتخاذِ تصمیمات مهم، تنها در اختیار رهبران چند غول فناوری باقی نماند. به طور کلی بخش عمده ‌ای از کتاب به تاریخچه نوآوری ‌های فناورانه می‌ پردازد. به همین دلیل، کتاب در اکثر مواقع اطناب دارد و به نظر می ‌رسد نویسندگان اغلب آنقدر در شرح این تاریخ غرق می ‌شوند که از ربط دادن هر رویداد به تزهای اصلی خود (سه ایده‌ ذکر شده در بالا) غافل می ‌مانند. هر چند این بخش ‌ها به نوعی جذاب ‌ترین و جالب ‌ترین قسمت ‌های کتاب هم محسوب می‌ شوند. کتاب “نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی” اثر دارون عجم اوغلو و سایمون جانسون بوسیله محمدرضا فرهادی ‌پور و سید علیرضا بهشتی شیرازی ترجمه و بوسیله نشر روزنه در ۴۸۶ صفحه منتشر شده است.[2]

 
پانویس ها
[1]– قدرت و پیشرفت؛ نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی، دارون عجم اوغلو, سایمون جانسون، مترجمان: سیدعلیرضا بهشتی شیرازی, محمدرضا فرهادی‌پور، چاپ سوم، سال 1402، ص 18
[2]– جهت کسب اطلاعات بیشتر بنگرید به: نزاع هزار ساله ما بر سر فناوری و بهروزی www.rowzanehnashr.com

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *